اختصاصی گیل رخ/پایتخت ۶ را باز باید پربیننده ترین سریال نوروزی دانست. هر چند آنقدر برنامه ها و سریال های شبکه های دیگر در سطح نازلی بود که عنوان پربیننده ترین برای پایتخت را نتوان به تنهایی یک امتیاز ویژه دانست.
سریالی خانوادگی که از سری های اول سادگی و باورپذیری آن باعث جذابیت بین مخاطبین گردید.
هر چند پایتخت ۶ آن سادگی و باورپذیری سری های اولیه را دارا نبود، اما به هرحال از لحاظ ساختار طنزگونه و ایجاد لحظاتی شاد و مفرح برای مردم حائز اهمیت است.
به همین بهانه با یک کارشناس صاحب نظر در حوزه سریال و مدیوم تلویزیون گفتگویی کردیم.
🔴 جناب سرهنگ چمنی از اینکه وقت خود را در اختیار ما و خوانندگان گیل رخ قرار دادید بسیار سپاسگزاریم. میخواهیم کمی بصورت تخصصی از پایتخت صحبت کنیم. از کارکترسازی هایی که در سری سازی های پایتخت صورت گرفت برای خوانندگان بگویید.
شخصیت های سریال پایتخت در چند سری اخیر به مرور دچار تغییرات عمده گردیدند. نقی معمولی ساده و پایبند به خانواده در سری های اول و دوم به مرور به یک فرد حسود، دروغگو، متکبر تبدیل یافت. ارسطو بعنوان یک راننده باور پذیر در سری های نخست به کارکتری لاکچری باز و تا حدودی حتی غرب زده در چند سری تبدیل یافت. هما بعنوان تنها فرد عاقل خانواده پایتخت در سری جدید به یک همای حسود و غیرمنطقی مبدل گشت. این تغییر کارکترها در روند چند سری پایتخت را چگونه ارزیابی می کنید؟ کلا این تغییرات یک ضعف برای مجموعه قلمداد می شود یا نقطه قوت؟
بدون شک یکی از مباحث اصلی در آثار نمایشی، شخصیت و شخصیتپردازی است که ریشه در روح و روان یک نویسنده دارد و لازمه شخصیت پردازی شناخت کامل نویسنده نسبت به شخصیت است ، آن هم نه از یک بُعد بلکه از ابعاد شناختی کامل به لحاظ حسی ، فیزیک ویژگی های ظاهری و باطنی، تا بتواند شخصیت پردازی دقیق و خوبی از کاراکترهایی که خلق کرده داشته تا برای مخاطبان باورپذیر باشد.
از این حیث مرحوم الوند در سایه تجربه های جناب تنابنده در قسمت های ماضی توانست به دور از اغراق زدگی، تصنع و تحمیل، کاراکتر هایی چون نقی معمولی، ارسطو عامل و پنجعلی پدر را خلق ، شخصیت پردازی و به مخاطبان معرفی نماید.
اساسا در ایران به خصوص در تریلر سازی هایی از این جنس برای بیش از چند فصل جواب نداده و نمیدهد. اما پایتخت تا قسمت پنجم ، توانست با رعایت قواعد ترسیم خطوط دراماتیک، استفاده وجوه کلامی به اجرا ، کنش و واکنش های پرتنش و جذاب و توجه دقیق به خرده ماجراها ، حفظ وحدت روایت، آنها را چون نخ تسبیح در فضاهای متفاوت دراماتیکی منسجم نگهدارد و اتفاقا موفق هم بوده و مخاطبان زیادی را آگاهانه یا ناآگاهانه با خود به همراه داشته است.
اما بعد از اتفاقی که برای الوند به وقوع پیوست ، نه تنها شیرازه کار به کلی بهم ریخت، بلکه پایتخت ۶ به لحاظ ارجاعات سیاسیِ سطحی ، فقدان خط مرکزی روایت، ایدههای پرطمطراق افراطی و چند فقره لوس بازی های احساسی ساده انگارانه با مسیرهای زیگزاگی برای فرار از خلاء های داستانی در درامی کم مایه نه از جنس داستان گویی های قسمت های قبلی، بلکه بر مبنای حکایت گویی ها، حکایت پردازی فضای مجازی، مناسبات آدمها را به سخره گرفته و از نظر نگارنده پرونده چندین سالهی خود را با آرایشی غلیظ از تبدیل هنجارها به ناهنجاری بست.
🔴 شاکله شکل گیری پایتخت بر پایه خانواده محوری بود. خانواده ای سنتی از جنس زندگی مردمانی معمولی. اما این امر در چند سری آخر پایتخت خصوصا سری آخر پایتخت ۶ به شدت نادیده گرفته شد. چرا عوامل سازنده از پایتخت خانوادگی به این سمت و سو کشیده شدند؟
یکی از ویژگی های مهم و بارز سریال پایتخت، طرح و ترسیم و موقعیت های و نمایشی خلاقانه اش در خصوص فضای صمیمی خانه و خانواده بود. توانست درصد بالایی از مخاطبان را چون از طیف همین خانواده بوده یا بودند، همدل و همراه خود در سریال نماید. عنصر مفهوم خانواده و القای این ایده و تعمیم دادن آن به کلیت اثر، فضایی مملو از نشاط و سرخوشی های در کنار هم بودن را برای مخاطبان خود به همراه داشت که توانست به عنوان الگوی یک اثر تماشایی و مهیج و پرتامل با فرایند موزون دراماتیکی به تقسیم بندی رفتاری درست نه درشت، در حوزه های مذهبی، سیاسی، تبارشناسی، ارزشها، احترام و حس نوستالژی پسندیده ای را به سنت های از دست رفته در امروزه روز بازگرداند.
اما متاسفانه در سایه غفلت ها و ندانستن ها، نه سازمان صدا و سیما و نه عوامل دستاندرکار نتوانستند از این پتانسیل سالها امتحان پس داده شده استفاده هوشمندانه ای بنمایند.
شاید اصلی ترین دلیل آن این باشد که سازمان صدا و سیما به خاطر سود ناشی از تبلیغات بین برنامهای و عوامل تولید به خاطر سود ناشی از برآورد تولید البته در حوزه تهیه کنندگی ولاغیر.
🔴 چقدر در این سالها مخاطبین توانستند سلیقه عوامل پایتخت را تغییر دهند؟ در مجموعه اخیر شاهد رفتارها و دیالوگ هایی بودیم که به شدت قابل تامل است. نقش بهتاش فریبا با آن نوع ادبیات و رفتار در مقابل بزرگترها چقدر برداشت شده از دل جامعه است؟ چقدر باید در این خصوص به مجموعه پایتخت نقد داشت؟
ببینید وقتی سازمان( صدا و سیما ) و عوامل تولید پایتخت بتوانند به لحاظ مخاطبشناسی رگ خواب قاطبه مخاطبان را بشناسند و آنها را با چندین فصل در سال های متمادی با خود همراه و همدل نمایند و ذایقه هایشان را با چند رفتار شوخ و شنگ، متلک گویی های سخیف سیاسی، مذهبی و اجتماعی به فضای مشارکتی با خود همراه کنند، دیگر نباید تعجب کنیم که در قسمت ششم خود با این همه پشتوانه اجتماعی، سازمانی و مخاطب ، نگران تولید اثری باشند که در آن فقط توانسته با بودجه دهها میلیاردی بیت المال بسیاری از هنجارهای مقدس و ارزشی در محیط خانواده و جامعه را که سال های سال ارگان ها و نهادهای مختلف برای اصلاح و نشر درست آن هزینه صرف کرده اند، راحت با استفاده از اصل تاثیرگذاری به ناهنجاریهایی تبدیل و شرایط پرمضیقه ای را پیش روی جامعه قرار دهند.
در این شرایط دیگر روابط غیر متعارف بهتاش به عنوان الگوی ورزشی با دختران مختلف ، قاچاق مواد مخدر توسط ارسطو دروغگویی ها و پیشانی عنکبوت زده نقی معمولی ، امروزی شدن فهیمه فهیم و دل و قلوه دادن به رحمت برای مخاطب فرقی نمیکند جز اندک کسانی که… بماند.
🔴 مجموعه پایتخت را باید محصول کدامیک دانست؟ محسن تنابنده بعنوان طراح و نویسنده یا سیروس مقدم بعنوان کارگردان؟ حس نمی کنید سیروس مقدم در سری های اخیر به شدت نقشش کم رنگ تر شده است؟
در دنیای حرفهای تهیه کننده صاحب اصلی اثر هنری است. در این خصوص مخاطبان عزیز را ارجاع میدهم به جایگاه تهیه کنندگی در قسمت پنجم و قسمت ششم سریال؛
در قسمت پنجم، سازمان رسانه ای اوج سرمایهگذاری و مشارکت کار را بر عهده داشت. هر چند در ظاهر امر خانم الهام غفوری تهیه کننده بود. خب ، در آنجا دیدیم موضوع، محتوا و خط روایت قصه در پایتخت ۵ با تمام مقدمه و موخره، سازمانی ، مدیریتی و تهیهکنندگی در خدمت رسیدن به ساختار محکم، مناسب و متناسب با معیارها و میزان های تعیین شده جهت روشن شدن ابعاد دراماتیکی متن، حفظ ویژگیهای اخلاقی، رفتاری و گفتاری شخصیت ها، ارزشها، اصالت ها برای ظهور و بروز فرهنگ استقامت، مبارزه، حفظ حریم حرمتها به ویژه خانواده تا مرز شهادت، افتخار به قهرمانان ملی و مدافعان حرم، جایگاه معنوی و آسمانی پدر و ده ها ویژگی بارز انسانی، ایمان و احساسی بود.
اما در مقابل در پایتخت ۶ در سایه ولنگاری نظارتی و مدیریتی از سوی سازمان صدا و سیما و تهیه کنندگی فاقد دانش و بینش نسبت به مناسبات اجتماعی، مذهبی و فقهی، سیاسی، فرهنگی و هنری جامعه، ترسیم فضای گل درشت مقوایی، هجوگویی ها و بددهنی ها، پرخاشگری و عصیانگری عناصر خانواده نسبت بهم، خیانت های عشقی و عاطفی، ترویج خانه های مجردی، اشاعه فساد در فضای مجازی، سمت و سوق دادن مخاطبان به سگ پروری به جای فرزند پروری، خرید و فروش مواد مخدر، ترویج و تبلیغ جراحی های زیبایی وپوستی و غیره از آثار بجا مانده از تولید وتهیه بود.
شما را تا اینجای تحلیل با خود آوردم که برسیم به چند نکته؛
این که محسن تنابنده به عنوان سرپرست نویسندگان کیست و تاکنون در فضای فرهنگی و هنری کشور چه کارهایی انجام داده و چه نقش هایی بازی کرده بماند!!! اینکه در یک مجموعه سازی آن هم در شرایط ولنگ وازی صاحبان سرمایه گذار و عوامل تولید، میتوان برای هریک ازاین رفتارها و گفتارها (دیالوگ) آن هم در اثری چون پایتخت به اسپانسرهای خارج از سازمان تنه زدو شک نکرد و من بیش از این تفسیر نخواهم کرد اهل فن می دانند حال گفتمان مرا وخیلی حرف دارم.
محسن تنابنده بعنوان سرپرست نویسندگان و طراح ، توانست پایتخت ۶ را با بینشی معطوف به بیداری کامل در حوزه های مختلف و اینکه چه باید بکند هندسه گرافیکی پر معنایی را با استفاده از حوزه های بصری و کلامی البته سناریوهای از پیش،طراحی شده ، موقعیتهای پرمضیقه ای را با پیچ و خمهای دراماتیکی در اثری ساده لوحانه وکسالت آور با به هم زدن قریب به اتفاق قواعد رفتاری و گفتاری آدمهای جامعه و مخاطبان خود ، پیش روی ما بگذارد و آرش عباسی ناشناخته را بعنوان نویسنده ای……؟! وارد بازی تاج و تخت پایتخت نماید و تفکرات تجاری و ناهنجارخود را در مدیریت خود حق پنداری بر بدنه سریال تزریق کرده و جایگاه کارگردانی سیروس مقدم را در هر شرایطی خواسته و ناخواسته حفظ و محفوظ نماید. تا بلکه رسانه ملی و تولید زیر سوال نرود.و….بازهم بماند.
سرگردانی دوربین، قاب های معوج، جامپ کات های من درآوردی، رنگ و لعاب کوچه بازاری، زوم های خسته کننده، هلی شات های بی پایه و اساس البته با فایده برای نشان دادن خانه های اعیانی که احتمالا سفارشی و تبلیغی بوده ووو محصول نبوغ کارگردانی و میزانسن های سیروس مقدم عزیز است.
🔴 حس نمیکنید یکی از دلایل ضعیف تر بودن پایتخت ۶ نسبت به سری های قبلی به دلیل این باشد که پایتخت به حد آخر خود رسیده باشد؟ یا اعتقاد دارید که پایتخت همچنان این ظرفیت را دارد که بتواند مهمان خانه های مردم باقی بماند؟
من در پاسخ به سوالات قبلی اشاره داشته ام که تریلر سازی در آثار نمایشی در ایران به ویژه تلویزیون چندان دوام و قوام ندارد و بخش اعظم دلیل آن برمیگردد به متن یعنی همان فیلمنامه یک اثر نمایشی پایتخت هم به نظر نگارنده در همان فصل های ۱ تا ۳ در سیاستهای تولید سازمان صدا و سیما باید خاتمه پیدا میکرد تا همیشه به عنوان یک اثر کیفی خوب در اذهان مخاطبان خود می ماند. اما چون این مجموعه نه به خاطر کارکرد خوب در حوزههای کارگردانی، تصویربرداری و تدوین و… بلکه به جهت خلق روایتهای جذاب و مهیج و پرتعلیق و خاطره سازی و نوستالژیک بودن عینیت سازی های ناشی از ذهنیت ها، طرح چالش ها و دغدغه مندی مخاطبان به مدد متن و بازی های بازیگران با شناخت استانداردهای ذائقه مخاطب بود به شانس تولید فصل های دیگر دست پیدا کرد و تداوم یافت و صد البته موفقیت خود را برای تولید تکرار در تکرار، مدیون جای خالی تولیداتی از جنس ساختارشکنانه و به دور از سلیقه های مدیریتی در شبکه های مختلف و آثاری ضعیف می باشد که امیدوارم… باز هم بماند.
🔴 پایتخت در تمام این سالها از معدود مجموعه ها و برنامه های مورد علاقه مردم در تلویزیون بوده است. وضعیت برنامه سازی صدا و سیما چرا دچار چنین بحرانی شده است؟
چون این موضوع به خیلی از عوامل موجود در وجود برخی از مدیران بستگی دارد نه تنها در صدا و سیما به عنوان یک اپیدمی واگیر و فراگیر که غالباً به میزان شایستگی مدیریت متولی شان معطوف است که با تصمیماتی ذوقی، عناصری را سکان دار ماموریتهای منطقی می نمایند که خود باید برای پیدا کردن منطق از سه مرحله عرفانی، حقیقت و طریقت و شریعت عبور کرده و خیلی سخت…. بودجه و اعتبارات نیز از دیگر عوامل می باشد . وجود مدعیان به دانش و بینش در شنزار سیاست و کیاست فرهنگ و هنر در بسیاری از سازمانها از جمله صدا و سیما که با آرایش غلیظ خود حق پنداری های استانداردهای مدیریتی خلاق و توأم با علم و حلم را به هم میزنند. همانهایی که بدون شناخت از عیار فرهنگی حاکم بر فضای جامعه به سیاسی کاری و مصلحت اندیشی در حوزه مدیریتی خود تن می دهند ، آن هم از نوع متظاهرانه و آزاردهنده و ردپای بی اعتمادی پرمضیقه ای را پیش پای سازمان و فعالیتهای آن از خود به جای میگذارند بدیهی است که راه را برای رسیدن به ایده آل های کاری و مدیریتی در پیچ و خم ها با انتخاب ها و انتصابات غلط برای همیشه بسته نگه میدارند.
🔴 پایتخت با همه کم و کاستی ها باز توانست در این ایام لحظاتی شاد را برای مردم رقم بزند. بیان کلی تان در خصوص این سریال و عملکرد کلی صدا و سیما در این ایام را می شنویم.
هرگز باور نخواهم کرد و شما هم باور نکنید که سازمان صدا و سیما به خاطر سود های تبلیغی بین برنامه ای اش و عوامل تولید برای حفظ گاوشیرده ای چون پایتخت آنهم با سودی میلیاردی هر ساله اش بخواهند از این معامله پر چرب وچیلی دست بکشند. نبود فضای ایدئولوژیک، خلق موقعیتهای داستانی نامناسب و نامتناسب، پناه بردن به زواید دراماتیکی در روایت، بحران آفرینی های اجتماعی و خانوادگی، قراردادهای درون متنی ناشیانه با ترسیم ناقص روابط فرد به جمع و تبدیل بسیاری از هنجارهای پسندیده جامعه به ناهنجاری آن هم با آرایش غلیظ بیتدبیری بر تولید از مهم های ضعف درمدیریت رسانه ملی بوده و باعث شده تا کارگردان و تهیه کننده محترم کمدی اجتماعی پایتخت هر ساله با ترسیم و تحریر داستان های ذهنی هدفمند، خلق وضعیت مضحک و فانتزی، خلق موقعیتهای توطئه آمیز، رهاسازی مخاطبان در جزیره شاتر، هیاهو ورز های مقوایی و تصنعی، شیطنت های خلاقانه و هدفمند، کنش های پرتنش اجتماعی در حوزه رواج آسیب های اجتماعی و ارجاعات پست مدرنی در رفتار و گفتار و کردار از طریق کاراکترهای اثرگذار سریال برای تغییر سبک زندگی و ذائقه های مخاطبان صادقش ، هزینههای پرمضیقه ای را برای جامعه، مردم و سازمانهای مرتبط با معضلات و انواع آسیب های اجتماعی که سالیان سال تلاش کرده بودند به وجود بیاورند و تمامی رشته های عملکردی آنان را پنبه کرده خم به ابرو نیاورندوبماند ماجرای پشت پرده هتل اسپیناس در فیلم و پرچم یونیسف وووو
🔴 خب جناب چمنی خسته نباشید در پایان مشتاق هستم از ماجرای طرح و سیناپس فیلمنامه جنابعالی و ارتباط آن با تولید فصل ششم سریال پایتخت برای خوانندگان ما بفرمائید .
راستش شما مرا خوب می شناسید و از توانمندی و قلم و قسم من و تخصص در حوزه سینما و تلویزیون و تالیفاتم در این تخصص باخبرید … باید خدمتتان عرض کنم بعد از پایان پخش قسمت پنجم سریال پایتخت سردار اشتری فرمانده ناجا از دکتر منتظرالمهدی معاون وقت اجتماعی خواست که ما هم باید یک سریال مثل پایتخت پنج بسازیم ..دکتر منتظرالمهدی این موضوع را در شورای نظارت ارزیابی و فیلم و سریال که من دبیرش بودم مطرح کرد …و خواست ماها و دیگران ورود کنیم و طرحی اگر داریم پیشنهاد بدیم ..من بلافاصله در یکی دو روز دو تا طرح زدم برایش فرستادم ..و مدتی گذشت پاسخی دریافت نکردم همزمان به چندتا از همکارانم در معاونت دادم که خواندن و نظریاتی دادند و الان شاهده این اتفاق هستند . از دکتر منتظرالمهدی که بدلیل مشغله ها یا ….نتیجه نگرفتم دلم سوخت برای زحمتی که کشیده بودم ..از دفتر موسسه ناجی هنر شماره های موبایل اقای محسن تنابنده ، سیروس مقدم و خانم الهام غفوری ، را گرفتم و بصورت خود جوش رفتم تو تلگرام و طرح ها را برایشان با شرح و تفسیری به احترام وادب فرستادم . مدت زمانی گذشت هیچ کدام پاسخی ندادند ، منهم یه جورایی دلزده شدم و ووو و ماند و گذشت تا هنگام پخش پایتخت ۶ در نوروز ۹۹ ، قسمت اول سریال را که در جمع خانواده نگاه می کردم شوک عظیمی بهم وارد شد…
حتما خواهید پرسید چرا ؟ عرض می کنم خدمتتان ، سریال پایتخت شش، براساس سه تا از محورهایی استارت خورد و تولید شد که تماما در فیلمنامه من بهش پرداخته شده بود و الان هم در اختیار من هست . ببینید در فیلمنامه من نقی معمولی بعد از رشادتهایش در سوریه رییس دفتر یک شخصیت سیاسی شده بود و اینجا یعنی در پایتخت شش راننده یک شخصیت سیاسی …از طرفی ارسطو عامل هم در طرح من بخاطر چک برگشتی زندانی بود و با وساطت یک خیری ازاد میشود و در سریال پایتخت شش با وساطت و عفو رهبری آزاد می شود …در طرح من ، نقی از خودروی ون مشکی استفاده می کند اما در قسمت شش سریال پایتخت خودرو ی لیمو … مشکی در اندازه های ون ، در طرح من ، ارسطو قرار است پیغامی را برای خواهر وکیل بند که بهش در طول زندانی بودن کمک کرده برساند که گرفتار باند او و ماجراهای نوشته شده می شود و خود و خانواده معمولی و خود نقی و لباس پلیس و پلیس را گرفتار می کند و حالا اینجا در سریال پایتخت ۶ ، قرار است به سفارش آقای رسولی نامی از زندان به چند قاچاقچی مواد مخدر مراجعه و با آنها همکاری کند ، که خود و نقی ، خانواده اش و نماینده مجلسی را گرفتار می کند …
حال سوال من از جنابعالی و مخاطبان شما اینست که ، آیا اینهمه شباهت در ترسیم و تحریر درام می تواند اتفاقی و ژولورنی و براساس عنصر تصادف نوشته شده باشد و آنگاه عده ای از خدا بی خبر بابتش ۲۳ میلیارد تومن پول بگیرند و به خودشان اجازه دهند در حد یک تماس یا تقدیر و تشکر خالی مرا پای کار نیاورند؟ ! …آیا در این شرایط اجحاف حق ، مستحق این نیستم که بخاطر اینگونه رفتار ناپسند و دور از اخلاق حرفه ای در دنیای هنر از خودم ، خلق اثرم که در بیرحمانه ترین شکل خود به تاراج رفته است ، پیگیری انتظامی و قضایی ننمایم …لازم بذکر است طرح های ارسالی من برای آقایان موجود است تا شاید پس از شکایت در محاکم قضایی ارائه نمایم ..شاید…
تهیه و تنظیم؛ حمیدرضارمضانی